شما هم از جواب دادنهای گستاخانه نوجوانتان احساس خوبی ندارید؟
احساس میکنید نوجوانتان مثل گذشته پذیرای حرفهای شما نیست؟
از اینکه نوجوانتان دیدگاه درستی به زندگی ندارد، کلافهاید؟
از رفتاری که نوجوانتان با اطرافیان دارد خجالتزده هستید؟
نوجوانی دورهای از زندگی است که احتمال تضاد و تعارض بین والدین و فرزند نوجوان افزایش مییابد. بخشی از این مسئله به دلیل خود دوره نوجوانی و تغییرات حاصل از آن است و بخشی دیگر به دلیل نادیده گرفتن یک سری اطلاعات از سوی والدین میباشد. در ادامه مقاله سید مجتبی حسینی نیا، کارشناس ارشد مشاوره و مربی نوجوان و والدین به بررسی چهار موضوع مهم میپردازد که از سوی والدین نادیده گرفته میشوند:
موضوع اول:
نوجوان خیلی راحت، بیقید و جسورانه با والدین و بزرگسال خود وارد بحث و جدل میشود و به دلیل استفاده از روشهای پیچیده استدلال حریفان سرسخت و مقاومی هستند. مادر یک نوجوان ۱۶ ساله میگوید: سال قبل اینطور نبود ولی امسال سر هر موضوعی با من وارد بحث میشود. طوری هم حرف میزند که نمیشود قانعش کرد.
اگر دیدگاه و باور شما بر این باشد که من هر جور هست باید به او بفهمانم که حرف درست چیست، کار خود را بسیار سخت میکنید و در نهایت به صمیمیت رابطه خود آسیب جدی وارد میکنید.
راهکار:
هرگاه با نوجوان خود وارد گفتگو شدید سعی در قانع کردن او و برنده شدن در بحث نداشته باشید.
موضوع دوم:
در کودکی بچهها والدین خود را یک اسطوره میبینند و هر رفتار اشتباهی که رخ دهد والدین خود را خطاکار نمیدانند. اما در نوجوانی این گونه نیست و نوجوان دیگر مثل کودکی دیدگاه آرمانی به پدر و مادر خود ندارد. راحتتر در مورد اشتباهات والدین صحبت میکنند و به راحتی اشتباهات آنها را به رخشون میکشند، اشتباهاتی که والدین در تنهایی قبول دارند اما تلاش برای مخفی نگه داشتن آنها دارند.
پدر یک نوجوان ۱۷ ساله تعریف میکرد: به تازگی صحبت کردن با فرزندم خیلی سخت شده است. هر حرفی میزنم از من ایراد میگیرد و میخواهد ثابت کند که اشتباه فکر میکنم. این بچه خیلی گستاخ و بیادبانه برخورد میکند و باید یاد بگیرد که چطور با بزرگترش رفتار کند.
راهکار یک:
انتظار نداشته باشید همه رفتارهای شما توسط فرزندتان تایید شود.
راهکار دو:
اگر رفتار اشتباهی انجام میدهید، خودتان شهامت اعتراف به اشتباهتان را داشته باشید.
موضوع سوم:
والدین مسائل را با دیدگاه منطقی، ارزشی و مسئولانه میبینند ولی نوجوان همان مسائل را در قالب استقلال، متفاوت بودن و سلیقه فردی میبیند. والدین درس خواندن را به عنوان یک ارزش و معیار موفقیت میبینند اما نوجوان درس خواندن را کاری بیهوده و وقت تلفکن میداند.
مادر یک نوجوان ۱۵ ساله میگوید: پسرم هفت سال است که تنیس بازی میکند و خیلی حرفهای هم شده است. مدتی است که میگوید درس خواندن بیفایده است و میخواهد درس را رها کند و مربی تنیس شود. من و همسرم برای نظرش احترام قائل هستیم ولی میگوییم از این طریق نمیتوانی پول در آوری. پیشنهادی که میدهیم این است که درست را بخوان و تنیس را درکنار درست ادامه بده ولی به هیچ عنوان حرف ما را نمیپذیرد.
راهکار:
سعی نداشته باشید تجربهها و ارزشهایی را که شما در طی زندگی و با از سر گذراندن صدها تجربه به دست آوردهاید، در طی یک گفتگوی چند دقیقهای و حتی در طی چند ماه به نوجوانتان انتقال دهید. فرصت تجربه زندگی را به نوجوان خود دهید و به او کمک کنید از اشتباهاتش درس بگیرد.
موضوع چهارم:
به خصوص در اوایل نوجوانی یعنی سن ۱۳ تا ۱۵ سالگی، توانایی کامل برای پذیرش نظرات دیگران و همدلی با آنها وجود ندارد.
به گفته رابرت سلمن، توانایی درک دیدگاه دیگران یک فرآیند چند مرحلهای است. والدین توقع دارند که نوجوان در برابر هر حرفی که بزرگترها میزنند دیدگاهی پذیرنده داشته باشند. پدر یک نوجوان ۱۳ ساله میگفت: انتظار دارم لباسهای عجیب و غریب نپوشد و وقتی ما خوابیدیم او هم بخوابد و مشغول تماشای فیلم نشود. از او میخواهم نگذارد موهایش به حدی بلند شود که ظاهرش را آشفته کند.
مادر یک نوجوان ۱۵ ساله میگوید: از فرزندم انتظار دارم با برادر کوچکتر خود کل کل نکند و سر به سرش نگذارد اما نمیدانم چرا متوجه نمیشود و کار خودش را میکند.
راهکار:
با نوجوانتان همدلی کنید. هر چه قدر شما برخورد همدلانهتری داشته باشید و احساسات نوجوانتان را درک کنید، لذت همدلی را میچشد و او هم در پی برخورد همدلانه با شما و دیگران میشود.
اجازه دهید این راهکار را با یک مثال برایتان توضیح دهم.
امروز بازی فینال تیم فوتبال محبوب پسرتان بوده است. تیم او باخته و ناراحت و خشمگین است. شما از دیدن حال او ناراحت میشوید و میخواهید با او کمک کنید.
به او میگویید اشکال ندارد. بازی برد و باخت دارد. این حرف شما حرفی منطقی است که مناسب این وضعیت نیست. در این حالت برخوردی غیرهمدلانه دارید.
برای برخورد همدلانه این گونه صحبت کنید:
میدونم الان خیلی ناراحت هستی. حتی عصبانی هستی و میدونم چقدر حالت ناخوشایند و آزار دهندهای است. من میتونم کمکت کنم که آرامتر بشوی؟
نوشگفتار این مقاله را با صدای سید مجتبی حسینی نیا گوش دهید: